۱۳۹۶ دی ۱۰, یکشنبه

بوتیماران!


متعاقب تظاهرات چند روز اخیر که با بهانه مشکلات اقتصادی شروع شد و در ادامه فرصت طلبانی با توسل به شعارهای ساختارشکن به مصادره مطالبات مشروع معیشتی شهروندان دست زدند موجی از نگرانی در ناصیه فرزندان و حاملان و حامیان نظام وانقلاب اسلامی مشهود شد.

مزید اطلاع ایشان می بایست معروض داشت:

بوتیماران عزیز ـ بی جهت نگران نباشید:

اولا جمهوری اسلامی نهالی است که ریشه در یک هویت اسلامی و انقلابی مشروع و مردمی و دینی داشته که طی ۳۸ سال گذشته مانائی و روئین تنی خود را به اعتبار هویت ناب و عقبه مردمی اش تحفظ و اکنون به درخت تنومندی در منطقه تبدیل شده که تندبادهائی مقطعی توان گزند رساندن به آن را ندارد.

ثانیا صرف نظر از مانائی نظام و روئین تنی انقلاب اما این نافی مشکلات اقتصادی مبتلابه کشور نیست که بخشی از آن میراث شرارت های آمریکائی است که طی ۳۸ سال گذشته کوشیده از طریق تحریم اقتصادی شهروندان ایرانی را در بحران معیشت به صرافت کنار کشیدن از نظام و انقلاب و پشیمان کردن شان بکشانند و طنز تلخ ماجرا نیز آنجاست که اکنون رئیس جمهور آمریکا در مقام بانی اصلی تحریم های اقتصادی علیه ایران در کمال بی شرمی خود را در کنار توده های مستاصل از وضعیت خراب اقتصادی معرفی می کند!

ثالثا نه شیطنت آمریکا و نه شیطنت اجامر آمریکا در ناآرامی های ایران ارزنی نافی بی کفایتی دولتمردان در مدیریت اقتصاد کشور نیست. متاسفانه دولت تدبیر و امید ۵ سال فرصت های کشور را در یک خوش بینی عوامانه معطل برجام بی فروغی کرد که اینک مخنثی آن را با تلخ ترین شکل ممکن احساس می کند.

بر این اساس توقع می رود از این به بعد آقای حسن روحانی فرصت شناسی کرده و با اتکای بر ظرفیت های داخلی و اقتصاد مقاومتی مطروحه از جانب رهبری اهتمامی جدی صرف بهبود موقعیت معیشتی شهروندان نمایند.

بوتیماران نظام و انقلاب!

نگرانی تان قابل درک و ارزشمند است اما آسوده باشید!

شهرآشوبی های کنونی را موجی هیستریک بدانید که بدلیل فقدان مسئولیت و نداشتن رهبری و فقر اندیشگی و بی بضاعتی هویتی آذرخش بی فروغی است که محکوم به میرائی است. هر چند ضیافت و شادمانی چند روزه ریاض و تل آویو و واشنگتن و هم وطنان خائن در داخل و خارج کشور بمنظور سوری کردن ایران نیز قابل درک و فاقد اهمیت است!

تا زمانی که شمایان مطابق ۳۸ سال گذشته متحدانه در قفای رهبری تان برای نظام و انقلاب تان پایمردی می کنید مطمئن باشید هیچ شرارتی توان آن را ندارد تا ارزنی به حیثیت و شرافت ملی و مذهبی و حکومتی شما خدشه ای وارد کند.

....................................

داریوش سجادی
@dariushsajjadi44

۱۳۹۶ دی ۹, شنبه

فتنه ریاض!


سلول های مخفی یا سلول های خفته یا Sleeper Cell در ترمینولوژی سیاسی به آن دسته از عناصر خطرناک و پنهانی اطلاق می شود که در حالت عادی مانند تمامی شهروندان با مدنی ترین شکل ممکن در کنار دیگر شهروندان زندگی می کنند و رفت و آمد دارند اما هر کدام بمثابه سلول هائی با ظرفیت هائی آکنده از خطر و شرارت مترصد اولین آشوب اند تا دست به تخریب و جنایتکاری بزنند.

آرمانی ترین فضا برای ظهور این عناصر خشن و تبه کار، آشوب ها و اعتراضات خیابانی است تا از آن طریق بتوانند ظرفیت های وندالیسم و هولیگانیزم خود را فعال کرده و عرصه شهر را کانون تخریبگری و اوباش گری و تبهکاری های خود قرار دهند.

در ۸۸ بخش عمده ای از جنایت ها و تخریب گری ها بر عهده تروریست های گروهک منافقین بود که با کثیف ترین شکل ممکن عرصه شهر را در سیطره جنایت ها و شهرآشوبی های خود قرار دادند.

در چند تظاهرات اخیر نیز مجدد این سلول های خفته امکان بروز و ظهور یافته اند و این بار نیز با همان خاستگاه تروریستی اما با اربابی تازه از کاخ های وهابیون سعودی تظاهرات شهروندان ایرانی را محل تبهکاری های خود قرار داده اند.

پروژه شان نیز مشخص است:

حسب امریه «بن سلمان» ولیعهد خام اندیش سعودی «جنگ باید به داخل ایران منتقل شود»! لذا این سلول های مخفی با پروژه «سوری کردن ایران» تحت الامر ریاض و تل آویو و واشنگتن تمام قد در تظاهرات چند روز گذشته مشغول انجام وظیفه شده اند.

مطمئنا در صورت تداوم اعتراضات خیابانی چشم انتظاری کشته شدن چند تظاهر کننده توسط این «اجامر اجاره ای» را می بایست توقع کرد!

فتنه این بار با تجربه بیشتر و امکاناتی بهتر وارد میدان شده.

....................................

داریوش سجادی
@dariushsajjadi44

غسل واجب!


تظاهرات مشروع بخشی از مردم ایران در اعتراض به وضعیت خراب اقتصادی کشور «صرف نظر از برخی شعارهای انحرافی خرمگس های همیشه حاضر در چنین تجمعاتی» امر مفهوم و قابل دفاعی است که مسئولیت دولت روحانی را برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور مضاعف می کند.

اما حمایت امروز حماقتی بنام ترامپ از تظاهر کنندگان ایرانی و ابراز لحیه این هلشتاین لایعقل مقیم کاخ سفید دائر بر ضرورت احترام به حق آزادی بیان شهروندان ایرانی را نمی توان چیزی جز پفیوزی نام نهاد!

بی صفت خودش و اسلافش بیش از ۳ دهه ایرانیان را تحریم اقتصادی کرده و عملا ملت ایران را در تنگنای معیشت قرار داده اند و حال برای تنگدستی ایرانیان اشک تمساح می ریزد!

آقای ترامپ!

از نظر ایرانیان تنگنای اقتصادی مبتلابه محصول تردامنی شما و بی کفایتی دولت تدبیر و امید است.

هر چند نمی توان از حماقت شما نیز تقدیر نکرد که با حضور صورت نشسته تان به تجمع اعتراضی مردم به ستوه آمده از تنگناهای اقتصادی، ایرانیان را آگاه کردید تا به خوبی مرز اعتراض مشروع خود را از حرام اندیشی ها و پلشتی های شما تردامنان، عایق بندی و مفصل گذاری اخلاقی کنند!

معروف است شهید بلخی روزی تنها نشسته بود و کتاب می خواند. جاهلی درآمد و سلام کرد و گفت:

خواجه تنها نشسته ای؟ بلخی گفت : تنها اکنون شدم که تو آمدی ،از آنکه به سبب تو از مطالعۀ بازماندم.

آقای ترامپ!

مردم ایران مشغول امر مشروع خود بودند اما اکنون با اعلام حمایت آکنده به نجاست تان واجب الغسل شان کردید!

....................................

داریوش سجادی
@dariushsajjadi44

۱۳۹۶ دی ۸, جمعه

سخنی با جوانان برومند کشور



عطف به چند تظاهرات اعتراضی در چند شهر کشور بابت وضعیت خراب اقتصادی به سهم ناچیز خود موظفم نکاتی را به مردم نجیب ایران و بویژه جوانان برومند ایرانی متذکر شوم.

مهر گذشته ایران بودم و طی مدت حضورم در ایران در تمام اظهاراتم تاکید کردم که بازی نوین آمریکا و دولت مرتجع ریاض و گرازهای اسرائیلی تحمیل بحران معیشت بمنظور مستاصل کردن شهروندان و کوبیدن ایشان بر زمین فلاکت جهت خسته کردن و کنار کشیدن شما از نظام و انقلاب و مقدرات و مصالح ملی کشورتان است.

اینها هیچ کدام نافی بی کفایتی دولتمردان در انجام مسئولیت های محوله شان نیست که فعلا تحلیل چرائی این بی عملی را به بعد محول می کنم.

عزیزان بیکاری و گرانی و اقتصاد بیمار کشور نه قابل کتمان است و نه تحمل پذیر. از تمامی مسیرهای مدنی گریبان دولت را بابت بهبود وضعیت اقتصاد کشور قطعا بگیرید و رها نکنید اما یک چیز را نیز متوجه باشید.

کشور در کمین درنده ترین وحوشی قرار گرفته که سالها است برای ویرانی وطن مشترک مان بی تابی می کنند.

هنوز دو هفته از اظهارات کثیف «بن سلمان» این نماینده یُبس ترین تفکرات ارتجاع وهابی نگذشته که بعد از ناکامی وحوش داعش شان در سوریه و عراق با بی شرمی گفت:

تلاش می کنیم نبرد با ایران را به داخل ایران منتقل کنیم!

هم وطنان عزیز کثیف ترین دشمنان خارجی در حلقه واشنگتن – ریاض – تل آویو در شوق تبدیل ایران به سوریه ای دیگر لحظه شماری و دسیسه چینی می کنند و متاسفانه جمیعی هم وطن خائن من و شما نیز در داخل و خارج از کشور آماده هم افزائی با ایشانند.

نگاه کنید در همین چند تظاهرات گذشته تان با چه سرعتی شعارهای به حق و اعتراضی و اقتصادی شما را مبدل به شعارهای ساختار شکن کردند.

حرامیان مدت ها است از امنیت مثال زدنی ایران در منطقه پر آشوب غرب آسیا در رشک اند.

مواظب باشید اعتراض به حق تان بستر تبدیل شدن ایران مان به ایرانستان آن گرازهای بی شرف را فراهم نکند.

گرازها در تاریکی و در کمین کشورمان نشسته اند تا هر آینه داعشیون وطنی و اجنبی را به جان تان بیاندازند.

هشیار باشید و نگذارید مطالبات مشروع و بر حق تان را آن نجاست های جنایتکار محیلانه بنفع امیال کثیف خود مصادره کنند.

داریوش سجادی

نُهم دی ماه ۹۶

آمریکا

....................................



داریوش سجادی
@dariushsajjadi44

۱۳۹۶ دی ۷, پنجشنبه

از تراژدی اکبر تا کمدی محمود!


محمود احمدی نژاد به اعتبار معرکه گردانی های اخیرش خواسته یا ناخواسته در حال پای گذاشتن در مسیری است که پیش تر اکبر هاشمی رفسنجانی این راه را طی کرده بود و این طنز تاریخ است که دو گانه آنتاگونیستی «اکبر و محمود» علی رغم همه مواضع آشتی ناپذیرشان اکنون در حال نزدیک شدن به یک «این همانی» تاریخی واقع شده است.

اگر نغز ماندگار «هگل» را مبنا قرار دهیم که «تاریخ دو بار تکرار می شود بار نخست بصورت تراژيک و بار دوم بصورت کمیک» بدین اعتبار ظاهرا احمدی نژاد نیز بعد از «تراژدی تاریخی هاشمی» اینک در مقام مطالبه سهم کمیک و تاریخی خود برآمده.

بی جهت هم نیست که اکنون مشاهده می شود «محمود» به یک همزاد پنداری با رقیب پیشین اش رسیده و مانند هاشمی که در ۹۲ بعد از تلخ کامی بابت حذف اش از انتخابات ریاست جمهوری یاد مردم افتاد و فرمود:

هیچکس با استحقاق تر از علی(ع) برای حکومت بر مردم نبود، با اینکه مشروعیتش آسمانی بود. امّا پیغمبر(ص) به ایشان فرمودند: ببین مردم، تو را می خواهند یا نه؟. اگر خواستند، بمان و اگر نخواستند به خودشان واگذار کن ... بی مانندی همچون علی(ع) نیز هرگز نمی تواند درجایگاه قیّمی مردم بنشیند.

بشارتی که اینک محمود را نیز در «بی تابی ناشی از مستوری» به صرافت آن انداخته تا بفرمایند:

هر کسی در هر مقام و منصبی که باشد، اگر ملت او را نخواهد، او غاصب است و باید برود ... هر اقدامی انجام دهد، تخلف است. هر تصرفی در بیت المال انجام دهد، بعدا باید پاسخگو باشد.

بخش کمیک ماجرای «محمود» آنجاست که «اکبر» در تراژدی خود وفق برخورداری از پایگاه اجتماعی نزد طبقه مرفه و اتکایش به یک سازمان حزبی منسجم علی رغم آن نتوانست در مقابل مهابت مردمی انقلاب اسلامی توفیقی حاصل کند و همه نیشگون ها و شیطنت هایش علیه رهبری نهایتا با سرانگشت تدبیر «آیت الله» مدیریت شد.

کمیک بودن تکرار نقش تاریخی محمود از آن جهت مسموع و مشهود است که اولا مشارالیه در فقدان برخورداری ار یک سازمان سیاسی و بدون احراز پرستیژ لازم در مقام دهان کجی و مبارزه طلبی با رهبری نظام برآمده.

این در حالی است که هاشمی رفسنجانی لااقل در تمشیت سیاست های ایذائی خود علیه رهبر هم برخوردار از پرستیژ بود و هم به لوازم یک نزاع با پرستیز نیز التزام داشت و برخلاف ایشان اکنون سلف وی (محمود) در بی پرستیژ ترین شکل ممکن کمدی خود را مشغول تخت حوضی کردن اند!

یگانه ویژگی منحصر بفرد در کمدی محمود رویکرد سفید چشمانه ایشان علیه رهبری است.

محمود به اعتبار برخوردار شدنش از حمایت رهبری در فتنه ۸۸ دچار یک سوء تفاهم شد و نتوانست بفهمد حمایت رهبری از وی در ۸۸ دائر بر صیانت از آرای مردم بود و برخلاف آن محمود آن حمایت را بصورت فله ای به حساب خود فهم و مصادره کرد و بر همین اساس می کوشد به اعتبار تصور «دُردانه انگاشتن خود نزد رهبری» با این معرکه گردانی های خیابانی به زعم خود از رهبری باج خواهی کند!

غافل از آنکه «آیت الله» نیز همچون «روح الله» به صراحت اثبات کرده:

با هیچ کس در هیچ مرتبه ای عقد اخوت ابدی نبسته الی اخوت دائر بر عملکرد مبتنی بر حق افراد!

۱۳۹۶ دی ۶, چهارشنبه

چرا یخ محمود نگرفت!؟


سخنان آیت الله خامنه ای مبنی بر آنکه:

«کسانی که کشور در اختیارشان هست یا بوده، دیگر حق ندارند علیه کشور حرف بزنند و نقش اپوزیسیون بازی کنند؛ این‌ها باید پاسخگو باشند»

چنین سخنانی را می توان بمعنای پایان ماجراجوئی احمدی نژاد گذاشت که در بی معناترین شکل ممکن و در خلسه خود قهرمان پنداری مدتی شهر را به «تملیح» شلوغ کرده بود!

(تملیح = خوشمزگی و نمک پرانی کردن)

دو هفته قبل از سخنرانی آیت الله خامنه ای در «خامنه ای، خمینه» محمود را هشدار دادم که:

نگذارید کار بجائی بکشد تا خامنه ای نیز چون خمینی نهیب تان زند که:

من نیز با هیچ کس در هیچ مرتبه ای عقد اخوت و دوستی ابدی نبسته ام! چارچوب دوستی ام استوار بر عملکرد مبتنی بر حق افراد است!

http://bit.ly/2l7eyPB

اکنون اما جای این پرسش باقی می ماند چرا یخ محمود نگرفت و هر اندازه کوشید خود را در قامت رابین هود بازتولید کند اما این بار توفیقی حاصل نکرد؟

پاسخش ساده است. چون این بار همه مساعی «محمود» در منظر افکار عمومی به درستی چیزی جز «شوآف» محسوب نشد.

مردم تا آن اندازه شعور دارند تا بفهمند فردی که در بالاترین سطح هم رده مشاهیر نظام است و رسما در مجمع تشخیص مصلحت نظام با امضای رهبری عضویت یافته و هم نشین سران قوا و رهبری است با فرض صحت دغدغه هایش نسبت به عدلیه مملکت می تواند بجای این ژانگولر بازی ها و تئاترهای خیابانی براحتی مشکلات مملکت را مستقیم به رهبری نظام منتقل کرده و مورد یا موارد را از مسیرهای بهداشتی و بدون غوغاسالاری پی گیری کند.

به همین دلیل بود که محمود در ژانر جدیدش به دل ملت ننشست و یخ اش نگرفت!

اما یک نکته نیز در این میان مغفول نماند.

سخنان رهبری مخاطب دومی هم داشت و وقتی «آیت الله» فرمودند:

«کسانی که کشور در اختیارشان هست یا بوده، حق ندارند علیه کشور حرف بزنند و نقش اپوزیسیون بازی کنند» در این فراز مخاطب رهبری متوجه رئیس جمهور مستقر هم می باشد تا آقای روحانی نیز عوام فریبانه طی سخنان خود در هفته قبل نظام را متهم به نقض حقوق شهروندی نکرده و به ملاحت نفرمایند:

پیغمبر هم شنود نمی کرد!

روحانی نیز همچون سلف اش محمود ظاهرا مخاطبش را ملول انگاشته و فراموش کرده ایشان ۴ دهه در بالاترین رده مسئولیت های امنیتی مملکت را بر عهده داشته و اکنون نیز رئیس جمهور مملکت اند و اگر شنود یا تخلف و تعرضی هم به حقوق شهروندی هست مسئولیتش با ایشان است و بجای ادای اپوزیسیون درآوردن بمنظور عوام فریبی شایسته است در اندازه های یک «رئیس جمهور مسئولیت پذیر» احراز هویت کنند.

....................................

داریوش سجادی
@dariushsajjadi44

۱۳۹۶ دی ۴, دوشنبه

احمدی نژاد ـ خزعلی پیوندتان مبارک!



ویدئوئی از اظهارات محمود احمدی نژاد و بقائی اش منتشر شد که طی آن ایشان در جمعی محدود سخنرانی کرده و به اتفاق بقائی ضمن دفاع از بست نشینی شان در حرم عبدالعظیم از موضعی حق به جانب و در مقام دفاع از این اقدام خود فرموده اند:

سنت بست نشینی تعلق به علمای شیعه دارد و نباید این سنت را تخطئه کرد!

جل الخالق!

اظهارات آقایان قرینه اظهارات چندی پیش فرزند ناخلف مرحوم آیت الله خزعلی است.

مهدی خزعلی نیز پیش تر در ادامه شامورتی بازی های متداولش درمقام توجیه حضورش در مقابل دوربین تلویزیون دولتی «صدای آمریکا» و «بی بی سی» فرمودند:

همان طور که زینب (س) از تریبون یزید بالا رفت و از همان تریبون برای بیان حرف هایش استفاده کرد من هم در این رسانه ها حاضر می شوم!

آن موقع به خزعلی مزبور نوشتم:

اخوی ـ تاریخ اسلام را کج خوانده اید! زینب (س) اگر از تریبون یزید بالا رفت از آن تریبون بهره برد تا دارالخلافه همان یزید را رسوا و افشاگری کند نه مانند حضرتعالی که از تربیون دشمن ایران علیه حکومت مشروع ایران بهره برداری فرصت طلبانه می کنید.

اکنون و با همین استدلال باید به آقای احمدی نژاد گفت:

اخوی ـ سنت بست نشینی متعلق به دورانی است که علمای اسلام و جامعه ایران فاقد نظام مشروع حکومتی بودند و آن بزرگواران از سر استیصال متوسل به زوایای متبرکه اماکن مقدسه شیعه می شدند.

در موقعیتی که حضرتعالی در ذیل نظام حکومتی مشروع شیعه دو دوره رئیس جمهور این مملکت بوده اید چنین شامورتی بازی هائی را چیزی نمی توان نام نهاد جز دهان کجی به رهبری!

اگر چنین قصدی دارید شایسته است ابتدا مسئولیت های نظام را محول کنید و از مجمع تشخیص مصلحت نیز استعفا داده و آنگاه به بهانه و ادعای «عدم صلاحیت منسوب رهبری در عدلیه» سینه به سینه رهبری بایستید.

چیز عجیبی هم نیست و پیش از شما دیگرانی نیز بودند که این بازی ها را کردند و مدتی درخشیدند و بسرعت نیز تمام شدند!

..........................................

داریوش سجادی

@dariushsajjadi44

خوابنده ها!


غلامعلی جعفرزاده نماینده مردم رشت در دفاع از افزایش دستمزد نمایندگان در مجلس فرموده اند:
زمانی در دانشگاه فقط می‌خوابیدم و ۸ میلیون می‌گرفتم اما الان صبح تا شب و دور از خانواده مشغول کار هستم و این حقوق مجلس فاجعه است. بعدا نگویند چرا نماینده دزد شد. مدیر را باید تامین کنید تا فساد ایجاد نشود.
جناب نماینده!
شنیده اید تاجری مال باخته نزد حاکم شد و گفت: دزدان اموالم را بردند. حاکم گفت؛ وقتی دزدان، اموالت می بردند چه می کردی؟ گفت: در خواب بودم. حاکم گفت: چرا در خواب بودی؟ مال باخته جواب داد: فکر می کردم حاکم شهر بیدار است!
جناب نماینده!
سرسلامتی خواب گردی های تان در دانشگاه اکنون برکاتش محسوس است و بی جهت نیست نسل نوین دانشگاهی مان از جوار شما جماعت «خوابنده» تا این میزان مبتلابه نحافت و بضاعت اندیشه و فقر دانش اند.
قطعا ملامتی بر شما نیست و در این میان انگشت شماتت باید شامل ما رعایا شود که با فرض «بیدارباشی» شمایان را سنگربان سرحدات فرهنگی و عقیدتی کشورمان قرار دادیم.
بگیر بخواب برادر!
در همان مجلس هم آسوده بخواب و حقوش را بگیر و حالش را ببر!
همان خواب بودن تان ممد حیات است و مفرح ذات.
بیداری تان که قاتق نان رعیت نشد هیچ قاتل جان شان هم شد!
بخوابید برادر بلکه آفت تان کمتر باشد!
...........................................
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44

۱۳۹۶ آذر ۲۶, یکشنبه

عصاره های بی بی سی!


محمود صادقی نماینده عضو فراکسیون امید در جدیدترین اظهارات شاذ خود فرموده اند:

ما نمایندگان نه عصاره فضائل ملت که عصاره فضائل شورای نگهبان هستیم!

خیر جناب صادقی ـ شما و تمامیت لیست امیدتان عصاره زحمات و تبلیغات و مساعی بی شائبه تلویزیون فارسی بی بی سی هستید که با سوبسید خبری و بموفع آن بلندگوی وزارت خارجه انگلستان توفیق آن را یافتید روی موج خبری و پروپاگاندای این رسانه و از طریق سابوتاژ کرسی های مجلس ایران را اشغال فرمائید!

چرا نعل وارونه می زنید و بی جهت پای شورای نگهبان رو وسط می کشید؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

‍ نُنُر بازی من پشیمانم!


اخیرا از جانب کسری از سلبریتی ها و سرندپیتی هائی که به حسن روحانی رای داده اند چالش «من پشیمانم» به راه افتاده و خانم ها و آقایان مزبور به اعتبار وضعیت نامطلوب مملکت با اشکال و انحای مختلف ابراز لحیه می فرمایند و از رای دادن خود به روحانی ابراز ندامت می کنند.

بی نمکان عزیز!

ابراز ندامت تان نه مُمد حیات است و نه مُفرح ذات!

بجای این نُنُر بازی ها مسئولیت هیجان زدگی و رای بی تدبیر و هوس بازانه تان را بر عهده بگیرید و تکلیف مملکت ر ا با آن سرجهازی تان روشن کنید!

نمیشه که شترمرغانه وقت بارکشی بفرمائید «من مرغم» و هنگام تخم گذاری بفرمائید «شترم»!

سیاست عرصه این نُنُر بازی ها نیست. مقدرات مملکت را که نباید تابع احساسات مشتی سلبریتی بی سواد با دنیای سیاست کرد!


۱۳۹۶ آذر ۲۲, چهارشنبه

تجارت ترس



اظهارات جدید سعید حجاریان و تصریح ایشان بر این نکته که «اصلاحات حال و روز خوبی ندارد» ظاهرا تلاشی است آسیب شناسانه برای بهبود حال و روز جنبش اصلاح طلبی که ایشان مطمح نظر دارند.

حسب اظهارات حجاریان جنبش اصلاحات از دیدن اقشار فقیر و محروم از «عدالت» غفلت کرد و غفلت از عدالت باعث شد تا عده‌ای با شعارهای پوپولیستی و پخش پول به صحنه بیایند و خود را مدافع عدالت معرفی کنند.

خیر جناب حجاریان!

با فرض پذیرش صداقت و حسن نیت تان، گریزی از این واقعیت نمی توانید داشته باشید که هنوز هم مطلب را نگرفته و متوجه نیستید از کجا خودتان و جنبش تان مبتلابه کژراهه شد!؟

هر چند دوری از طبقات محروم و بی توجهی به مطالبات ایشان و تکیه صرف به منویات و ارزش ها و نیازهای ثانویه «طبقه متوسط» بیت الغزل کسر قابل توجهی از اصلاح طلبان بود و هست و هر چند چنین خبطی واقعیت دارد و تصحیح آن امر مبارکی است اما چیزی که هنوز ایشان بدان بی توجه اند آن است که محروم نوازی ادا درآوردن یا خلعت نیست تا به اقتضاء آن را پوشید و عند الاقتضاء آن را آویخت!
گوئی طبقات محروم توده هائی بی شکل و بی هویت و فاقد درک و فهم و شعور و شخصیت و رعایائی مستمند و یتیمانی مستحق بنده نوازی اند که در گوشه ای نشسته و چشم انتظار آنند تا «از ما بهترانی» بمنظور کسب اقبال، منت گذاشته و از سر لطف و احسان دست تفقد خود را بر سر ایشان بکشند! *

خیر آقای حجاریان!

محروم نوازی «پُز روشنفکری» نیست تا به اقتفای قدرت «مهتران» را بر «کهتران» مانوس سازد!
غایت قُصوآی چنان تواضع کردنی، تظاهر کردنی است از جنس تصنع!

جناب حجاریان هر چند از سر عجز فرموده اند:

اصلاحات حال و روز خوبی ندارند ولی تنها راه رهایی کشور از معضلات همین اصلاحات است و هنوز هیچ بدیلی در مقابل آن وجود ندارد.

اما همان طور که شخصا و پیشتر خدمت ایشان معروض داشتم:

درد امروز جامعه ایران اصلاحات در حکومت نیست و قبل از هر اصلاحی همت خود را می بایست صرف درمان و استعلاج آلام روحی ـ روانی خودتان و جماعتی فرمائید که در برزخ هویت و منجلاب منیت، خودفریبی می کنند! **

آن مزاری که از ۷۶ تاکنون بر سرش بی تابی می کنید چیزی جز قبری خالی نیست! در این قبر چیزی جز نفرت نانباشتید!

بالغ بر ۲۰ سال است جنبش مسمی به اصلاح طلبی تان را با حربه «هیولاسالاری» تنها مستظهر به نفرت از رقیب کرده و با ترویج ترس از رقیب و فریب و ارعاب مردم با این هشدار که «اگه به ما رای ندیدن هیولاها می خورن تان»! برای مانائی تان در قدرت صحنه آرائی فرموده اید.

شادروان علامه محمدتقی جعفری داستان شیرینی را مطرح می کرد که مصداق اصلاح طلبی مبتلابه امروز آقایان است.

به گفته علامه در مدینه مردی بغایت کریه المنظر و زشت روی زندگی می کرد که هیچ زنی رغبت دیدنش را نداشت تا آنکه روزی زنی را دید که به ایشان اشاره می کند و می خواهد دنبالش برود! آن بنده خدا نیز مشعوف از آنکه بالاخره زنی ایشان را اقبال فرموده با اشتیاق بدنباش رفت تا آنکه وارد جواهر فروشی شد و زن به صاحب مغازه مرد زشت روی را نشان داد و گفت آن انگشتری که میخواستم برایم از تصویر شیطان بسازی شبیه ایشان باشد لطفا!

آقای حجاریان!

۲۰ سال است با موفقیت توانسته اید با «تجارت ترس» اصلاحات تان را سرپا نگه دارید! اما مانائی لزوما بمعنای حیثیتی استعلائی نیست!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* ـ بنده نوازی

** ـ استعلاج بجای اصلاحات

............................................
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44

۱۳۹۶ آذر ۱۶, پنجشنبه

نه غزه نه لبنان، جانم فدای شهرت!



اظهارات اخیر مصطفی تاجزاده در توئیتر از جنس اظهاراتی است که قبل از ابراز نظر می تواند موید اضمحلال شخصیت و فریاد برائت ایشان از پیشینه و عقبه فکری و سیاسی ایشان محسوب گردد.

تاجزاده که زمانی از منتهی الیه چپ خط امامی خود و سازمان متبوعه اش را به انقلاب اسلامی کلیپس کرده بود اینک از عمق یک «دگردیسی مفهوم» فرموده اند:

یمن در اشغال داعش نیست، حرم ندارد و هم مرز اسرائیل هم نیست که به اصطلاح آقایان عمق استراتژیک جمهوری اسلامی محسوب شود. اعلان کمک مستشاری ایران در یمن توسط سردار جعفری در شرایطی که ترامپ در پی اثبات دخالت سپاه در امور داخلی کشورهای دیگر است، چه معنا و چه لزومی دارد؟

آقای تاجزاده!

اگر تقیدتان به خط امام در دهه ۶۰ تنها تظاهر بود!

اگر تظاهر نبود اما به هر دلیلی اکنون از آن مواضع پشیمان شده اید!

و اگر از اصل ۱۵۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز اعراض می ورزید! (*)

و اگر مبنای تجدیدنظر طلبی امروزتان تنها شاذگوئی به نیت قهرمان انگاری نزد نوباوگان سیاسی تان است که برای چنین هذیان هائی کف می زنند و مبتلا به ادخال سرور و وجد و بهجت می شوند!

اما و متاسفانه تا آنجا پیش رفته اید که از رویت بدیهی ترین الزامات اخلاق هم عاجز شده اید.

جناب تاجزاده!

یمن حرم ندارد! اما «آدم» دارد و آن آدم های بی پناه در مظلومانه ترین شکل ممکن توسط ارتش وابسته سعودی در حال قحطی و گرسنگی و کشتار اند!

در ترمینولوژی حضرتعالی «آدم» شان و منزلت و جایگاه اش کجاست و چیست!

بقول نیما:

آی آدمها، که در ساحل نشسته شاد و خندانید، یک نفر در آب دارد می سپارد جان!

طبع نازک اندیش شما کی و کجا برای جان دادن «آدم» صرف نظر از یمنی یا ونکی بودنش قرار است جریحه دار شود!؟

عمری به دروغ مدعی بودید بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند!

اگر دین ندارید لااقل شرف داشته باشید!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*ـ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری، حفظ استقلال همه‌جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر و روابط صلح‌آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.
............................................



داریوش سجادی
@dariushsajjadi44

۱۳۹۶ آذر ۱۲, یکشنبه

از بی خطی تا خط مقدم!



شادروان سلمان هراتی وقتی بالغ بر ۳۰ سال پیش با سرایش ترنُم بلند و پرمغز «از بی خطی تا خط مقدم» به زیبائی توانست تقابل دو زیست عافیت طلبانه در مقابل زیست مومنانه و آرمانخواهانه را معنایابی کند، تصور نمی رفت تا بتوان برای آن سروده اینک و با چنین وضوحی مصداق یابی کرد.

ارسال نامه خائفانه از جانب صادق خرازی بنمایندگی از دولت اصلاحات به مقامات آمریکائی در ۲۰۰۳ و خفض جناح مهوع در آن نامه نسبت به کاخ سفید و مطالبه دست تفقد واشنگتن در ازای خلع سلاح حزب الله و حماس و خنثی سازی فعالیت های اتمی ایران (!) هر چند با بی وقعی قابل انتظار آمریکائی ها مواجه شد اما آن مراوده ذلیلانه را اکنون می توان و باید در مقام عبرت مقایسه کرد با ماجرای ارسال نامه خاشعانه ریاست سازمان CIA به سردار قاسم سلیمانی که مواجه با برخورد مقتدرانه و از سر عزت سردار شد تا نامه را باز نکرده به مقصد عودت دهند!

ذلت آن روز و عزت این روز همان ملتقائی است که سلمان هراتی به زیبائی آن را در «از بی خطی تا خط مقدم» شمّاسازی کرده.

وقتی شرف زندگی را به حضیض ذلت بیآلائی آنگاه بقول سلمان می توانی:

از زیر سایه های مرتب مصنوعی

مردان آرشیتکت را ببینی که در صف کراوات چرت می زنند!

ماندن چقدر حقارت آور است؛ وقتی که عزم تو ماندن باشد!

هم چنان که وقتی طلایه دار سپاهت سرداری باشد در اندازه های «حاج قاسم» آنگاه و باز هم بقول سلمان می توان بگوئی:

نگاه کن! این مرد چه پیشانی بلندی دارد.

چه دستهای سترگی!

و قامتش برای ایستادن چقدر مناسب است!

بی شک آفتاب اسم او را می داند.

...

گریزی نمی توان از داوری سلمان داشت و می بایست تن به شماتت ایشان داد که:

مرز بی خطی تا خط مقدم ارزنی شرافت است!
............................................
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44