۱۳۹۵ بهمن ۱۶, شنبه

چه باید کرد؟




گفتگوئی با ریاست اندیشکده هما درباره چگونگی رویاروئی با ترامپ.
پرسش ـ همان طور که مطلعید در خبرها آمد که یک ناوچه جنگی عربستان سعودی با 172 سرنشین در نزدیکی بندر الحدیده در یمن مورد حمله قرار گرفته و تخریب شده. اخبار در این مورد ضد و نقیض است. ریاض ادعا کرده حوثی های یمن از طریق قایق ماهیگیری و عملیات انتحاری موفق به این تهاجم شده اند و برخی دیگر از منابع خبری این حمله را ناشی از یک تهاجم موشکی توسط حوثی ها عنوان کرده اند و عده ای نیز مدعی شده اند حوثی ها با تصور آمریکائی بودن ناوچه به آن حمله کرده اند! صرف نظر از جزئیات این تهاجم در عمل مشاهده کردیم دولت تازه روی کار آمده دونالد ترامپ به بهانه این عملیات دست به شاخ و شانه کشیدن علیه ایران زده و ضمن انتساب نسبی این عملیات به نیروهای تحت حمایت ایران و همچنین به بهانه آزمایش موشکی اخیر ایران اولین هشدار خود را به ایران داده و چندین نهاد و شخصیت ایرانی را مورد تحریم اقتصادی قرار داده. با این تفاصیل واکنش مناسب ایران چه می تواند باشد؟

پاسخ

قبل از هر چیز باید بگویم که من از آغاز یکی از طرفدارهای رئیس جمهور شدن ترامپ بودم و برای اولین بار در عمرم به یک کاندیدای رئیس جمهور امریکا، یعنی آقای دانالد ترامپ، رأی دادم.

حمایت بنده از ایشان، نه به خاطر انگارها (فرضیه) و نه بخاطر گفتارها و نه به خاطر رفتارهای ایشان است. بلکه، به خاطر بازتاب خواستارها (اهداف) ایشان است.

در واقع تفاوت اندیشکدهٔ هما با دیگر اندیشکده های جهان در این نکته پنهان است که، ما معتقدیم که، همانند قانون سوم نیوتن در رابطه با تحرک اجسام ، کُنشﻫﺎی سیاسی، زایندهٔ واکنشﻫﺎی متضادند.

یعنی، «هر کُنشی، آفرینندهٔ پادکُنشی همﺍندازه است» (پادکُنش=واکنش متضاد).

بدین تریب اندیشکدهٔ هما، به جای تفسیر کُنشﻫﺎی سیاسی-اقتصادی-امنیتی در چهارچوب شرایط کنونی، مشغول پیشﺑﻴﻨﻰ پادکُنشﻫﺎست.

نتیجتاً، ما ﻣﻰگوئیم که، کنشﻫﺎی دانالد ترامپ ممکن است به نفع امریکا تمام شود ولی واکنشﻫﺎی آنها یقیناً به نفع ایران است.

در واقع ترامپ بین «درگیری با ایران» و «تحقق مابقی اهدافش» باید یکی را انتخاب کند.

یعنی،

«درگیری با ایران» نیازمند به چشم پوشی از «تحقق مابقی اهدافش» است

و بر عکس

«تحقق مابقی اهدافش» نیازمند به چشم پوشی از «درگیری با ایران» است.

برای نمونه به موارد زیر توجه کنید:

* کنش: ترامپ مشوق خروج انگلستان از اتحادیه اروپا بود

پادکنش: نزدیکی اتحادیه اروپا به ایران

* کنش: مبارزه با داعش و القاعده

پادکنش: تضعیف عربستان سعودی در مقابل ایران، عراق، سوریه و حزبﺍلله

* کنش: تیرگی روابط با چین

پادکنش: نزدیکی چین با ایران

* کنش: بهبود روابط با روسیه

پادکنش: پیروزی ایران در سوریه

* کنش: مبارزه با «تروریزم رادیکال اسلامی»

پادکنش: آشکاری تفکر فرقهٔ وهابی-سلفی عربستان سعودی و تضعیف عربستان در مقابل ایران

* کنش: تضعیف ناتو

پادکنش: کم شدن فشار بر ایران

* کنش: تضعیف معاهدهﻫﺎی بین المللی اقتصادی

پادکنش: تقویت معاملات ایران با دیگر کشورها

* کنش: طرفداری از شکنجه

پادکنش: کاهش انتقادهای بیجا از ایران دربارهٔ حقوق بشر.

* کنش: منع ویزا به ایرانیان.

پادکنش: بهبود وجههٔ ایران میان شهروندان امریکایی مخالف ترامپ.

در واقع ما در انگارهٔ «یکتایش» ﻣﻰگوئیم که، ترامپ «گسستهﮔﺎر» درستیﻫﺎ و نادرستیﻫﺎست.

یعنی، ترامپ عامل جدایی حق از باطل است.

به عبارت دیگر، ترامپ عاملی است که باعث آشکار شدن درستیﻫﺎ و نادرستیﻫﺎی اعمال دولتمردان امریکاست.

تا پیش از ترامپ، حقایق مرتبط با اعمال نادرست دولتمردان امریکا، مستور بود ولی بعد از ظهور ترامپ پردهﻫﺎ دریده شد و اکنون برای همه مسجل شده که، اعمال دولتمردان امریکا غیر انسانی است.

بر این مبنا، بهترین گزینه ایران صبوری همراه با هشدار جدی ایران به امریکاست.

ایران باید به امریکا هشدار دهد که، ما نیز گزینهﻫﺎی فراوانی در زمینهٔ تحریمﻫﺎی اقتصادی داریم.

پرسش:

آیا ایران واقعاً دارای گزینه تحریم اقتصادی علیه امریکا هست؟ اگر چنین است، چرا ایران تا اکنون اقدام نکرده؟ آیا ﻣﻰتوانید چند نمونه را توضیح دهید؟

پاسخ:

آری! ایران دارای توانایی صدمه زدن به اقتصاد امریکاست.

دلیل عدم اقدام ایران، غربندگی (غربنده=بندهٔ تفکرات غربی) مسئولین اقتصادی ایران است.

ایشان، به خاطر غربندگی نهادینه در خود فاقد خلاقیت فکری ، اعتماد به نفس و شجاعت اند و به همین دلائل اصولاً ﻧﻤﻰخواهند فشار امریکا بر ایران کاهش یابد. ایشان با سوء استفاده از فشار اقتصادی امریکا بر ایران بدنبال منافع سیاسی و اقتصادی خویشﺍند.

من برای شما سه نمونه سادهٔ از گزینهﻫﺎی ایران را توصیف ﻣﻰکنم.

1ـ تحریم در زمینه ٔ «Copy Rights»

این تحریم یعنی به رسمیت نشناختن «حق تکثیر» ثبت شده در کشور مورد تحریم.

بدین ترتیب همهٔ رایانهﻫﺎ، فیلمها، سریالﻫﺎی تلویزیونی، ویدیوها، عکسﻫﺎ، کتاب ها، طرح ها و... می تواند توسط نهادهای خصوصی در رایانهﻫﺎی فرماپرداز (فرماپرداز=سرور=Server) ایرانی قرار گیرند و با قیمت بسیار کم در سطح جهان به فروش روند.

درآمد حاصله در این زمینه همراه با خسارت وارده به نهادهای کشور تحریم شده (مانند هالیوود) به تنهایی جبران کنندهٔ همهٔ تحریمﻫﺎی کنونی است.

2ـ تحریم در زمینه ٔ «Tax Evasion»

این تحریمﻫﺎ یعنی، کمک کردن به «فرار مالیاتی»

قانون مالیاتی امریکا، شامل درآمد شهروندان امریکایی در سراسر جهان است.

بانکﻫﺎی خصوصی و کوچک ایرانی به راحتی ﻣﻰتوانند مکانیزمی را طراحی کنند که، به صورت پنهان، کمک دهنده به شهروندان امریکایی متقلب باشد و بدین ترتیب شرایط «فرار مالیاتی» آنها را، فراهم کنند.

3ـ تحریمﻫﺎی «Reciprocal»

دولت امریکا به طورعام و ایرانیان مقیم امریکا به طور خاص باید نگران «تحریمﻫﺎی متقابل» ایران باشند. به ویژه آنکه بر مبنای تخمین غیر علمی ما، بیش از نود و پنج درصد ایرانیان مقیم امریکا، از نظام جمهوری اسلامی متنفرند و این تنفر نقش مؤثری در تدوین تحریمﻫﺎی امریکا بر علیه ایران اجرا ﻣﻰکند.

ایشان باید از خود بپرسند که، چه خواهد شد، اگر جمهوری اسلامی ایران تصمیم بگیرد که «تحریمﻫﺎی متقابلی» همانند تحریم امریکا بر علیه ایران وضع کند؟

بر طبق تحریمﻫﺎی امریکا که، شامل شهروندان امریکایی و اشخاص گرین کارت دار ﻣﻰشود، اگر شخصی در رابطه با نقض تحریمﻫﺎ گناﻩکار محسوب شود، آنوقت قاضی ﻣﻰتواند وی را، به پرداخت یک میلیون دلار جریمهٔ نقدی و بیست سال زندانی محکوم کند.

حال، اگر ایران نیز، مقابله به مثل کند، و عین همین قانون را بر علیه امریکا وضع کند و بگوید جریمهٔ شهروندان ایرانی ناقض تحریمﻫﺎ، همانند قانون امریکاست. آنگاه براساس «مطابقت متنی» میان «قانون تحریم ایران توسط امریکا» با «قانون تحریم امریکا توسط ایران»، تک تک ایرانیان مقیم امریکا، ناقض تحریمﻫﺎ شناخته خواهند شد و مشمول به بیست سال زندانی و یک ملیون دلار جریمهٔ نقدی خواهند شد. یعنی ایشان باید بازگشت به ایران را فراموش کنند و اموالشان مصادره خواهد شد.

زیرا که برای مثال اگر یک ایرانی مقیم آمریکا برخوردار از حساب بانکی در ایران باشد آنگاه ، مطابق تحریم های مصوب آمریکا متخلف و ناقض تحریم ها محسوب می شود و قانونا مجرم است به این ترتیب در صورت تصویب «تحریم های متقابل» توسط جمهوری اسلامی ایرانیان مقیم آمریکا که دارای حساب بانکی در آمریکا هستند نیز بصورت متقابل در ایران متخلف محسوب خواهند شد.

خوشبختانه، مسؤلین ایرانی تا این لحظه تصمیم به چنین کاری نگرفتهﺍند. ولی ترامپ باید بداند که، آزادی و اموال شهروندانش (ایرانیان مقیم امریکا)، در معرض خطر است.

اکنون آن دسته از ایرانیان مقیم امریکا که همواره لابی کننده علیه جمهوری اسلامی بوده اند باید از خود بپرسند که مورد لطف کدام حکومتﺍند؟ ایران یا آمریکا؟

ادامه دارد.


۱ نظر:

كامبيز خان گفت...

حضرت سجادى،
نكات بسيار بجا و عاقلانه اى مطرح شد. اما در مورد نزديكى روسيه و امريكا، خطر ساخت و پاخت طرفين برأى خذف ايران أز معادلات سياسى وجود دارد.
مستدام باشيد.