۱۳۹۵ دی ۱۴, سه‌شنبه

از ترور «امام» تا ترور «انقلاب امام»!



دولت تدبیر و امید هر اندازه از جانب منتقدین متهم به بی مبالاتی و ناکامی در مذاکرات اتمی است به همان میزان و در همان حوزه عملکردش «نزد حامیانش» سرشار از توفیقات قابل وثوق و حائز مباهات تلقی و معرفی شده و در مقام انجام وظیفه گلایه بزرگ شان از منتقدین دولت آن است که چرا ناشکری کرده و به رسم سپاس و به پاس خدمات و برکات منتجه از قبال برجام، قدردان زحمات بثمر نشسته دولت روحانی نمی باشند؟
حسب ادعای وکیلان مدافع دولت تدبیر و امید:
برجام محصول ۲۲ ماه چانه‌زنی ومذاكره بود كه منجر به لغو تحریم‌ها شد و كمترین دستاورد دکترمحمد جواد ظریف خارج كردن ایران از وضعیت بحرانی بود در حالی که در زمان تحریم یك سنت هم نمی‌توانستیم از طریق نظام بانكی به ‌كشور وارد یا خارج كرده و در آن زمان ابتدایی‌ترین محصولات شیمیایی و ماشین‌آلات را نمی‌توانستیم به‌كشور وارد كنیم و ماموران دولتی مجبور بودند با كیف سامسونت پر از دلار در قرن ۲۱ نقل و انتقالات مالی را انجام دهند! و صادرات نفت از ایران به كمتر از صد هزار بشكه در روز رسیده بود و حتی یك سنت از فروش همین هفتصد هزار بشكه‌ را نیز نمی‌توانستیم به كشور وارد كنیم و از صدقه سر و مساعی جمیله دولت روحانی و به یُمن برجام است که اکنون كشور از آن وضعیت وخیم ماه‌های پایانی سال آخر ریاست‌جمهوری آقای‌احمدی‌نژاد خارج شده و اجماع‌ جهانی علیه ایران از بین رفته و ایران برای جابه‌جا كردن یك دلار مجبور نیست با چمدان به این سو و آن سو برود و شركت‌های خارجی نیز برای سرمایه‌گذاری به ایران می‌آیند و لذا اگر برجام هیچ دستاوردی نداشته باشد نفس اینكه درشرایط سال۹۱ و۹۲ قرار نداریم بالاترین دستاورد دولت محسوب می شود! (۱)


صرف نظر از اقبال یا ادبار به دولت تدبیر و امید و بیرون از داوری پیرامون «برجام» من حیث المجموع چنانچه بدون مناقشه همه مواعید خوش انجامانه و فوق الذکر مدعیان برجام را مبتنی بر صحت بیانگاریم باز هم نمی توان یک واقعیت را در این میان نادیده انگاشت دائر بر آنکه راویان مذکور روایت خود از ماجرا را ناقص ارائه می فرمایند و به عبارت دیگر «پیروزی بر دشمن فرضی» را بنام ظفرمندی در جنگی واقعی تبیین و تلقین می فرمایند. روایتی که دروغ نیست اما همه حقیقت نیست!

واقع امر آن است اگر تا قبل از روحانی، مملکت در چنان مصیبتی و مذاکرت در چنان بطالتی بلاتکلیف و معطل مانده بود و اگر به برکت ظهور دولت تدبیر و امید، مملکت دچار آسایش و مذاکرات منجر به گشایش شد، نه آن مصیبت و بطالت ناشی از فقد بضاعت «دولت محمود» بود و نه این «داعیه» آسایش و گشایش محصول ذکاوت «دولت فریدون» است! هم چنان که اگر جلیلی «نتوانست» در مذاکرات به فرجام برسد و اگر ظریف «توانست» در مذاکرات به برجام برسد! چنان فتور و چنین فتوحی بدان سبب بود که طرف غربی اساسا «قراری نداشت» تا با جلیلی به فرجام برسد هم چنانکه «مقرر بود» با ظریف به برجام برسد! (۲)

صورت بدون رتوش ماجرا از آن قرار بود که از فردای شکست پروژه فتنه در سال ۸۸ طرف غربی با اتخاذ سیاست «زمین سوخته» کوشید شکست ۸۸ را از طریق تحریم های فلج کننده اقتصادی «ما به ازاء» کند تا بدانوسیله بتواند ضمن زمینگیر کردن حاکمیت و تحمیل بحران معیشت و فرو بردن کشور در فلاکت اقتصادی و انزوای سیاسی، معادله قوا در ایران را با توسل به «دوپینگ تحریم» بنفع عملگرایان و علیه حاملان انقلاب اسلامی امداد رسانی نامحسوس کنند.
بر این منوال حجم گسترده ترشروئی با دولت برآمده از انتخابات ۸۸ صورتی در زیر «می داشت» آنچه در بالاستی! و فی الواقع «احمدی نژاد» بهانه بود و اصل نظام نشانه بود! تا با توسل به سیاست زمین سوخته بتوانند جناح انقلابی در ایران را در مهلکه تحریم های اقتصادی متهم به ناتوانی کرده تا در فردای «فصل درو» در انتخابات ۹۲ «محصول مقبول» خود را از طریق «مهندسی آرا» برداشت نمایند.
سیاستی که پیش از این آزمون خود را در نیکاراگوئه و ونزوئلا با موفقیت گذرانده بود و آمریکا در هر دو کشور با حربه «تحریم اقتصادی» و تحمیل زمین سوخته به جناح های ناسازگار با خود زبردستانه امکان آن را یافته بود تا ضمن عقب راندن عناصر چموش، متقابلاً سمپات های خود را در یک انتخابات دمکراتیک به قدرت برساند. (۳)

بدین اقتفا هر چند قرائت مدافعان دولت روحانی از «سالهای سیاه محمود» و «ایام به کام دوران فریدون» علی الظاهر قرائتی مقرون به صحت است اما محل نزاع آنجائی است که قاریان مزبور دچار بی صداقتی اند و عامدانه و آگاهانه می کوشند در تبیین چرائی «فتور محمودیان» و چیستی «فتوح فریدونیان» هنرمندانه پروژه تحمیلی زمین سوخته کدخدای شان را استتار کنند و همه کامیابی خود را مرهون کاردانی خود ثبت و املاء بنمایند!

ماجرای ایشان مشابهتی است با سناریوی «ترور امام» که سالها پیش توسط سعید امامی معاونت معروف و جنجالی وزارت اطلاعات تهیه و پیشنهاد ساخت ژانر سینمائی اش توسط ایشان به مسعود کیمیائی داده شد هر چند کیمیائی از این امریه شانه خالی کرد.
سناریوی ترور امام ناظر بر داستانی بود که مطابق آن یک ایرانی نفوذی و وابسته به «سیا» از طریق عضویت در بسیج عازم جبهه های جنگ می شود و پس از آنکه توسط عوامل سیا در جریان یکی از عملیات های جنگی در شُرُف وقوع صدام علیه ایران قرار می گیرد طی یک «نقش بازی کردن» به فرماندهان خود اطلاع می دهد که در خواب امام زمان به ایشان خبر از حمله ارتش صدام را داده و بعد از آنکه جزئیات نقشه حمله را نیز مطابق «رویای ساختگی اش» ارائه کرده و با مطابق واقع شدن آن ادعا با حمله صدام، فرماندهان سپاه که بابت این اطلاع رسانی خواب نمایانه موفق می شوند عملیات مزبور را بموقع دفع کنند در مقام تقدیر از این «بسیجی نمای» ظاهراً وارسته تنها خواسته او که برخوردار شدن از توفیق یک شب «محافظ امام بودن» است را اجابت کرده و تروریست مزبور به فراست و موفقیت خود را برای ترور امام بر بالین ایشان می رساند. هر چند مطابق سناریو «بسیجی نمای» مزبور در لحظه آخر مبهوت جلالت امام بر سر سجاده نماز شده و از صرافت ترور می افتد!

علی ایحال اطلاع رسانی بموقع و مخفیانه «سیا» به عامل مزبور که منجر به باور صاحب صلاحیتی وی نزد فرماندهان جنگ شد قرابتی است از امداد رسانی بموقع «آمریکا» به عملگرایان مورد وثوق اش در فردای شکست ۸۸ در ایران تا از جوار تحریم های فلج کننده ابتداً بتوانند ضمن عقب راندن نیروهای انقلاب به اتهام «ناتوانی در مُلکداری» پراگماتیست های مورد اعتماد خود را به قدرت برسانند و در گام دوم و از طریق «شکلات برجام» عملگرایان مزبور را با افتخار «توانائی در مًلکداری» بمنظور «ترور انقلاب امام» امداد رسانی کنند!
هر چند این پروژه در میانه راه نیمه کاره مانده و رهبری ایران از طریق منع برجام های دو و سه تا اینجای کار مانع از عملیاتی شدن و تداوم پروژه «تسلیم شدگی انقلاب» شده اند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ـ نگاه کنید به مقاله صادق زیباکلام و ساداتیان و سخنرانی هاشمی رفسنجانی
۲ـ در این خصوص پیش تر و بتفصیل در مقالات زیر توضیح داده ام
دیپلماسی کلاس سفسطه نیست
موزعین آفتابه
توفیق اجباری
۳ـ انتفاذه معیشت!

هیچ نظری موجود نیست: