۱۳۹۵ آذر ۵, جمعه

بادبزن ها و باد شده ها!



آقای حسن روحانی مهر ماه ۹۵ در حاشیه سفرشان به قزوین از موضعی اخلاق محورانه فرمودند:

خیلی مهمه آدم دچار عُجب و خودباختگی و خودشیفتگی نشود و بداند همه چیز از آن خداوند است و خود را یک سرباز کوچک خدا بداند. اگر به این نقطه برسیم خیلی جایگاه بالایی است.

جناب روحانی ـ هر چند فرمایش تان صحیح است اما متاسفانه کلام تان نافذ نیست و چون از دل برنمی آید لاجرم بر دل نیز نمی نشیند! اساساً خطیب توانمندی نیستید و دهان تان یخ است!

جناب روحانی ـ سه سال است که عکس ضمیمه از حضرتعالی منتشر شده و طی این سه سال فارغ از خود شیرینی مشهود اخوی تان که قابل درک است(!) شخصاً هرگز نتوانستم خود را قانع کنم تحت چه شرایطی انسان آن هم یک ملبس به خلعت و کسوت روحانیت می تواند به چنان عُجب و تبختری نائل آید تا آنگونه خودمدارانه به ملتزم الرکاب خود افتخار برخورداری از شرف بادبزنی اش را تفویض فرمایند!؟

این اطوارها با این ادعاها نمی خواند!
تصور نمی کنم پنجه های مبارک تان ناتوان از انجام مسئولیت محوله اخوی تان می بود تا لازم باشد نه ایشان آنچنان خفیف شوند و نه خود آن چنان در این چنین تفرعن مشهودی محظوظ بنمائید!

هیچ نظری موجود نیست: